اختلاف در دین
نوشته شده توسط : حامد

غالب جمعیت زمین پیروان سه دین مسیحیت، اسلام و یهودیت هستند. نکته قابل تأمل این است که پیروان این ادیان نه تنها با یکدیگر در آیین و طریقت اختلاف دارند، بلکه پیروان هرکدام از این ادیان فرقه های مذهبی مختلفی را با باورهای متفاوت شکل داده و در درون خود نیز اختلاف عقاید بسیاری دارند. از این نمونه است ایجاد فرقه های کاتولیک و  پروتستان در مسیحیت و شیعه  و سنّی در بین مسلمانان.

«همانا آنان که دین را پراکنده ساختند و در آن فرقه فرقه شدند تو در هیچ چیز از آنان مباش که کار آنان با خدا است و آگاهشان کند به آنچه می کردند.»(انعام 159)

«(در آغاز) همه مردم امت واحدى بودند; سپس اختلاف كردند; و اگر فرمانى از طرف پروردگارت (درباره عدم مجازات سریع آنان) از قبل صادر نشده بود، در میان آنها در آنچه اختلاف داشتند داورى مى‏شد (و سپس همگى به مجازات مى‏رسیدند).» (یونس 10)

این اختلافات به راستی برای چیست؟ آیا خداوند برای بندگان خویش دین های متفاوت و متضاد فرستاده است، یا این که همه مذاهب یک طریقت را دنبال می کنند؟ آیا پیامبران خدا حرف و راه یکدیگر را نقض می کردند و یا بالعکس، مصدق رسول قبلی و مبشّر بعدی بودند؟

« و هنگامی که عیسی بن مریم گفت: ای بنی اسرائیل همانا من فرستاده خدا هستم به سوی شما . تصدیق کننده توراتی که پیش از من آمده و مژده دهم شما را به رسولی که بیاید و نام او احمد است...»(صف 6)

« و آنچه بر تو وحی کردیم از کتاب، آن حق است و تصدیق می کند آنچه را که پیش از آن آمده ،همانا خدا بر بندگان خویش آگاه و بینا است.»(فاطر 31)

« آن شرعی که خدا از دین برای شما نهاد همان چیزی است که اندرز داد به آن نوح را و آنچه بر تو وحی کردیم آن چیزی است که به آن ابراهیم و موسی و عیسی را توصیه کردیم که دین را به پا دارید و در آن تفرقه نکنید ( فرقه فرقه نشوید ) ...» (شوری 42)

 

آیه فوق(شوری 42) بیانگر آن است که راه تمام پیامبران جز یکی نیست و همه پیامبران از یک دین پیروی کرده اند. در ادامه آیه نیز خدا مجدداً مؤمنان را از تفرقه در دین نهی می کند. آیا چطور ممکن است رسولانی که همه فرستادگان یک خدا بوده اند و الهامات او را تبلیغ می کرده اند با یکدیگر در اعتقاد و گفته ها و عملکرد متضاد باشند؟!

فرقه فرقه شدن در دین و اعتقاد به وجود بیش از یک دین، در حقیقت اعتقاد به خدایانی متفاوت است، ولیکن خدا یکی است و طریقتی که برای رستگاری بندگانش قرار داده نیز یکی است. انسان امروز، بیش از آنکه بر یکتا پرستی تأکید داشته باشد بر اسم دین پا فشاری و حساسیت نشان می دهد.

اما به راستی دین واحد خدا کدام است؟

در قرآن از دین واحد الهی با نام «اسلام» یاد می شود.

اسلام در لغت به معنی تسلیم شدن و گردن نهادن می باشد. اسلام، مسلم، مسلمان، سلّم، همگی از مشتقات تسلیم هستند. پس منظور از دین اسلام چه در لفظ و چه در عمل، تسلیم شدن در برابر کلام، فرمان و خواست خداوند است. بر این اساس تمامی پیامبران، از آدم تا خاتم همگی مسلمان بوده اند. ( مسلمان در اصل به کسر لام و جمع فارسی مُسلِم بوده، بعد به صورت کلمه مفرد درآمده و دوباره با الف و نون جمع بسته و مسلمانان گفته اند.- فرهنگ فارسی عمید -)

«هنگامی که پروردگارش به او (به ابراهیم) گفت اسلام آور. (ابراهیم) گفت اسلام آوردم برای پروردگار جهانیان. و ابراهیم و یعقوب، فرزندان خویش را بِدان وصیّت کردند: ای فرزندان من همانا خداوند دین را برای شما برگزید، پس از دنیا نروید مگر آنکه مسلمان باشید. آیا شما شاهد بودید هنگامی که یعقوب را مرگ فرا رسید و به فرزندانش گفت: چه را می پرستید پس از من؟ گفتند: می پرستیم خدای تو را و خدای پدرانت، ابراهیم و اسماعیل و اسحاق را، خدایی که یگانه است و مائیم برای او اسلام آورندگان.»(بقره 131 الی 134)

 

البته تأکیدی بر نام اسلام بر روی دین خدا و بازی با کلمات نیست؛ بلکه تأکید بر عمل و تسلیم شدن حقیقی در برابر امر نافذ اوست. بر خلاف باور عموم، هیچ کس به صرف داشتن پدر، مادر و یا اجدادی که به دین اسلام بوده اند مسلمان نمی شود. هیچ کس به صرف اینکه اسماً صاحب کتاب قرآن است و یا این که به زبان بگوید من مسلمان هستم، مسلمان نمی شود؛ بلکه اسلام آوردن هر کس بر اساس اعمال او مشخص و اثبات می شود.

دو شخص را در مقام مقایسه با یکدیگر بیاورید:

اولی شخصی است صاحب کتاب انجیل یا تورات که هیچ گاه دروغ نمی گوید، به فقیران و نیازمندان صدقه می دهد، به پدر و مادر خود احترام می گذارد، کسی را از خود نمی رنجاند، با مردم مهربانی می کند، به عهد و پیمانی که می بندد وفادار      می ماند، به خدا دروغ نمی بندد و ....

دومی شخصی است صاحب کتاب قرآن و اسماً مسلمان، که هیچ گاه سوره ای از آن را نخوانده. به راحتی دروغ می گوید، پدر و مادر و اطرافیان را از خود رنجانده و آن ها را می آزارد، با فقیران و نیازمندان بد رفتاری می کند، در امانت خیانت می کند و در معاملاتش کم فروشی  می کند و ....

آیا کدام یک از این دو فرد مسلمان تر است و مقامش نزد خدا بالاتر؟ پر واضح است که اولی.

به خاطر داشته باشید که صرفاً حمل کردن اسم «مسلمان» موجب رستگاری، هدایت و راه یافتن به بهشت نمی شود.

 

«همانا ایمان آورندگان (به پیامبر اسلام)  و یهودان و ترسایان و ستاره پرستان، هر کس ایمان آورد به خدا و روز باز پسین و اعمال نیک کند پس پاداش آنها نزد پروردگارشان است و نه ترسی بر ایشان است و نه اندوهگین شوند.»(بقره آیه62)

آیه فوق بیانگر این مطلب است که مهم نیست اسم چه آیینی برروی مردم است، بلکه مهم اعمال آن مردم است. حتی یک ستاره پرست هم اگر به خدا، روز قیامت و روز حساب ایمان بیاورد و به اعمال نیک بپردازد، نزد خدا صاحب مقام خواهد شد. چه بسیار انسانهایی هستند که ادعای دین و ایمان می کنند، اما تحمل رفتار و اعمال آنها هر زنده و غیر زنده ای را می آزارد.

کسانی که به یک پیامبر خاص تعصب می ورزند، باید بدانند که قبل از آن پیامبر هم راه راست یکتا پرستی توسط پیامبران پیشین آورده شده بود و مردمی زاهد و با تقوا وجود داشته اند که حتی در درگاه خدا، صاحب مقام باشند. تعصب بر روی پیامبران و قرار دادن آنها روبروی یکدیگر گناهی بس بزرگ است، چراکه همه آنها تسلیم امر خدا (مسلمان) بودند و همه از یک آفریننده و یک آیین تبعیت می کردند.

«گفتند: یهود و یا نصاری (مسیحی) شوید تا هدایت یابید. بگو ملت ابراهیم به راه راست بودند و نبودند از مشرکین. بگویید ایمان آوردیم به خدا و به آنچه فرستاده شد به سوی ما وبه آنچه فرستاده شد به سوی ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و فرزندانشان، و آنچه به موسی و عیسی داده شد و آنچه که پیامبران از سوی پروردگارشان آوردند. جدایی نیفکنیم میان هیچ کدام از آنان و ماییم از برای او اسلام آورندگان.اگر آنها نیز به مانند آنچه شما ایمان آورده‏اید ایمان بیاورند، هدایت یافته‏اند; و اگر سرپیچى كنند، از حق جدا شده‏اند و خداوند، شر آنها را از تو دفع مى‏كند; و او شنونده و داناست.»(بقره 135 الی 137)

همانطور که در آیه های مذکور می خوانید، خدا دین را برای مردم تعیین کرد تا بلکه انسان به نادیده ها ایمان آورد و مهم ترین این نادیده ها زندگی پس از مرگ و دیدن نتیجه اعمال است. البته روشن است که منظور، ایمان آوردن زبانی نیست، زیرا که ایمان حقیقی در عمل آشکار می شود.

یکی دیگر از تعصبات پوچ و جاهلانه مردم در عصر حاضر، تعصب به کتاب آسمانی خاصی است.

آنچه روشن و غیر قابل انکار می باشد این است که تمامی کتاب های آسمانی کلام خدا است و حرف همه آنها یکی است. ( در این مقال از از موضوع تحریف کتب آسمانی پیش از قرآن و تحریف معانی و تفاسیر قرآن پرهیز می کنیم.) اما نکته ای که راجع به کتب آسمانی پیامبران اولوالعزم  موجودیت دارد، آن است که این کتاب ها به ترتیب نزول، از لحاظ احکام و دستورات شرعی  تکامل پیدا کرده اند، تا جایی که جامع ترین و کامل ترین احکام الهی که متضمّن سعادت دنیوی و اخروی انسان هاست در قالب کتاب قرآن نازل شد که دانشمندان بعد از گذشت صدها سال همچنان در حال کشف حکمت های این دستورات هستند.

علت این تکامل تدریجی آن است که انجام کامل دستورات شرعی و ایجاد تغییر در عادت ها و باورهای ذهنی انسان به صورتی که با عقل و منطق همراه باشد و نه با جبر، به یکباره میسر نمی شد و از آنجایی که خداوند به انسان در تفکر و عمل کردن، آزادی انتخاب داده است، طی شدن هزاران سال برای تکامل احکام شرع، اجتناب ناپذیر می نمود.

در مدرسه و دانشگاه نیز این سیاست آموزشی وجود دارد. به عنوان مثال برای یاد گیری بسیاری از درس های تخصصی، ابتدا باید واحدهای پیش نیاز آنها را پاس کرد. کسی که ریاضیات پایه را نیاموخته باشد، هرگز قادر به یادگیری دروسی همچون استاتیک و یا حساب داری نیست.

قرآن نیز کتاب پیشرفته و تکامل یافته الهی برای هدایت و خوشبختی نوع بشر است. آگاهی به این نکته لازم است که هیچ کدام از کتاب های آسمانی برای مردمی از یک نژاد خاص و یا از منطقه ای خاص نازل نشده، بلکه این کتاب ها برای هدایت تمام مردم روی زمین نازل شده است؛ پس قرآن نیز آخرین و کامل ترین کتاب راهنما برای همه انسانها از هر نژاد و ملیتی است.

 

(کتاب راز رنگین کمان)




:: موضوعات مرتبط: داستان , ,
:: بازدید از این مطلب : 627
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 11 اسفند 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: